ریبرگ یک شغل پیدا کرده. در این شغل او روزنامه نورثرن استار(Northern Star) را میرساند. خیلی از مشتریهای ریبرگ در طبقهٔ همکف زندگی نمیکنند. برای همین، برای هر کدام از مشتریها، ریبرگ باید این کارهارابکند:
یک نسخه از روزنامه را بردارد (همهٔشان با هم آن قدر سنگین میشود که نمیتواند از راه پلّه آنها را بالا ببرد).
به تعداد لازم طبقهها را بالا برود تا به جلوی در نشانی مشتری برسد.
پولی که یک سری از مشتریها گذاشتهاند را بردارد.
یک نسخه از روزنامه را بگذارد (برای سادگی اسمش شده star).
به طبقهٔ همکف برگردد
توجه
در برنامهنویسی معمولاً به جای ۱ از صفر شروع به شمردن میکنیم.
از آنجایی که این محیطها به دو نفر آدم مشهور در زمینه علوم رایانه اشاره دارند، برای همین فکر کردم بهتر باشد که این محیطها را از صفر شروع به شماره گذاری کنم.
با این که ریبرگ مشتریهای زیادی دارد، من فقط اسم دو تا را به همراه محیطهای زندگی هر کدامشان طرّاحی کردم و آوردم:
دکتر ریچارد پتیس سازندهٔ کارل (یکی از نیاکان ریبرگ): ریبرگ همیشه یک روزنامه مجّانی در خانهٔ دکتر پتیس میگذارد. بنابراین، دکتر پتیس هم میداند که دیگر پولی آنجا نگذارد. محیط مربوط به دکتر پتیس روزنامهٔ ۰ هست.
خانوم خوبی به اسم اِیدا لاولِیس (Ada Lovelace) که اغلب یک مقدار نشانهٔ بیشتری به عنوان هدیه برای ریبرگ میگذارد. محیط زندگی ایشان هم روزنامهٔ ۱ هست.
برنامه نوشتن برای محیطهایی که دو جور شیئ (مثل روزنامه و نشانه) ممکن است با هم یک جا پیدا بشوند پیچیدهتر از چیزی است که تا حالا دیدهایم. بعداً خواهیم دید چطور این کار را بکنیم. فعلاً بیاید روی محیط روزنامه ۰ متمرکز بشویم که فقط یک شیئ دارد. بعداً یاد میگیرید که چطوری به ریبرگ بفهمانید که در هر دو تا محیط روزنامه ۰ و روزنامه ۱ تحویلهایش را انجام بدهد.
امتحان کنید!
کاری کنید که ریبرگ روزنامه را به دکتر پتیس برساند.
مهم
برنامهٔتان را ذخیره کنید. خیلی زود برمیگردید و از آن دوباره استفاده میکنید.